مخمور جام عشق

مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی ... پر کن قدح که بی می مجلس ندارد آبی

مخمور جام عشق

مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی ... پر کن قدح که بی می مجلس ندارد آبی

داربی 61 ام

 

درخواست استاد ارجمندم تاکامی رو اجابت میکنم و چند کلامی در باب داربی 61 ام می نویسم. داربی یا شهرآورد تهران فردا در شرایطی در تهران برگزار میشه که بعد از گذشت 7 هفته از لیگ برتر، استقلال با 15 امتیاز به همراه سایپا و استقلال اهواز در صدر جدول و پرسپولیس با 12 امتیاز در تعقیب این 3 تیم قرار داره. این بازی همیشه یک بازی خارج از جدول بوده و فارغ از موقعیت تیمها در جدول نتایج بعضا عجیب و غریبی بدست اومده. من متاسفانه در این فصل نتونستم بازی کاملی از پرسپولیس ببینم ولی تیکه هایی از بازی ها و گلهای پرسپولیس در این فصل رو دیدم و می دونم که پرسپولیس به لحاظ تیمی بسیار پیشرفت کرده. از اون طرف هم استقلال تیمیه که با پیروزی های خفیف به صدر جدول رفته و مهمترین نقطه قوتش خط دفاعیشه که گلهای بسیار کمی دریافت کرده. اگر بخواهیم از لحاظ جدولی نگاهی بکنیم، با انجام این بازی، پرسپولیس تمام بازیهاش رو با نیمه بالایی جدول انجام داده و در 7 بازی آینده نیم فصل اول بازیهای نسبتا ساده تری رو در پیش داره. پس یک برد می تونه پرسپولیس رو توی مسیر قهرمانی قرار بده.

من عاشق پرسپولیسم و از صمیم قلب از اینجا دوست دارم که برنده بشه. هر چند که نمیتونم بازی رو تماشا کنم ولی دلم با بچه های پرسپولیسه و امیدوارم که بتونن بازی خوبی رو به نمایش بذارن و آخر سر پیروز از بازی بیرون بیان. ولی شخصا تصور اینه که پرسپولیس نمی تونه برنده بشه. چرا که در پرسپولیس چند نفر جوون هستند که برای بار اول هست که این بازی رو تجربه میکنند و واقعا این بازی آنچنان جوی داره که خیلی از با تجربه ها رو با خودش میبره. از این لحاظ وضع استقلال بهتره و ن فکر میکنم اونا کلا به بازی مسلط تر باشند. در هر حال پرسپولیس از یک مربی باهوش و کار بلد استفاده میکنه و شاید تجربه های زیاد این مربی در این روز به داد پرسپولیس برسه و بتونه برگ برنده ای رو کنه. در غیر اینصورت من فکر میکنم نتیجه بازی 1-1 تموم بشه.

 

تا فردا و بازی شهرآورد تهران

ی.ه.م

 

 

جواب معما

 

خب ما خیلی منتظر موندیم ولی خبری از کامنتهای مختلف برای معما نشد. حالا اون 2-3 نفری هم که مایل بودند جواب رو بدونند، باید بگم که جواب 23 نفر هست. حالا من اگه بخوام اینجا جواب رو تایپ کنم، کلی طول میکشه و نمیدونم چه طوری فرمولها رو تایپ کنم. ولی خب میتونید برای یک راه حل تقریبا مختصر و مفید به این آدرس مراجعه کنید و این فایل PDF رو بگیرید و بخونید و لذت ببرید. برنده جایزه کسی نیست جز رامین که جایزه اش رو هر وقت که آنلاین شد بهش میگم چیه چون واقعا نمیشه اینجا جایزه اش رو گفت 

مدار پروژه هم به حمد خدا تقریبا جواب داد و تقریبا راحت شدیم. حالا فردا احتمالا باید به تعداد این بر و بچ میکروفون و آپ-امپ سفارش بدیم. قرار شد پروژه این عزیزان، یک فرستنده AM توان پایین باشه که بتونند یک سیگنال صوتی رو بهش بدن و چند متر اونور تر با یک رادیوی معمولی دریافت کنند. خب حالا ما بریم سر وقت Assignment. اگه اینم یه کم امروز پیش بره اوضاع خوب میشه.

 

تا بعد

ی.ه.م

چند کلامی از خودمون و وضعمون در اینجا...

دوباره اینجا هوا سرد شد. دیروز همه اش برف اومد و حدود 10 سانتیمتری نشسته. دیشب که ساعت 7 داشتم با دوچرخه میومدم خونه، به سختی میشد رکاب زد توی برف. دیگه تیکه آخرش دیگه هر چقدر زور میزدم روی برف نمیرفت و مجبور شدم از دوچرخه پیاده بشم و با دستم بیارمش. الان که نزدیک ظهره حدودا 10- است(با احتساب باد). امروز صبح دیگه با اتوبوس اومدم و برای اولین بار Bus pass خریدم که تا یک ماه دیگه هر جا دلم بخواد میتونم باهاش برم. فکر کنم حالا حالا ها دیگه نشه دوچرخه سوار شد. زمین سفید سفید شده. حتی خیابونا. دیگه فکر کنم رسما زمستون شروع شد. تا ببینیم چه جوری میشه. این هفته باید یک Assignment برای درس روشهای عددی حل معادلات PDE انجام بدم که تقریبا خیلی از کارش مونده. بعلاوه کار پروژه هفته بعد آزمایشگاه مونده که باید امروز بشینیم با استادم Greg سر و تهش رو هم بیاریم. یه سری کارهای دیگه هم دارم. رامین هم پیشنهاد کرده برم فیلم Prestige رو ببینم که چون حالا که Bus pass دارم احتمالا توی این هفته میرم. امروز هم بازی بارسلون و چلسی است. من امروز توی تلویزیون کابلی مون گشتم و دیدم که ساعت 30/1 بعد از ظهر به وقت ما پخش میکنه. خیلی دوست داشتم میتونستم بازی بارسا و چلسی رو نگاه میکردم ولی حیف که امروز بعد از ظهر گیریم!! به امید موفقیت آبی و اناری پوشان کاتالونیا!

 

ی.ه.م

 

تغییر ساعت


از دیشب ساعت ما یک ساعت اومد عقب و عملا احتلاف ساعت ما با تهران شد 9 ساعت و نیم. محض اطلاع!
آخر هفنه هم خبر خاصی نبود و کار خاصی نکردیم که بخوام تعریف کنم. این سه شنبه آخر نوامبر هالووین بازی برقراره! ما برنامه خاصی برای اونروز هم نداریم. حالا اگه شد راجع به هالووین روز سه شنبه مینویسم.

تا بعد
ی.ه.م

بدون شرح...

 

امروز نه آغاز و نــــــــه انـــجــــــام جهان است

ای بس غم و شادی که پس پرده نهان است

گر مرد رهی غم مخور از دوری و دیــــــــــــری

دانــــی که رسیدن هنر گام زمــــــــان اســت
آبــــــی کــه بـــر آســود زمینش بخـــــورد زود

دریــــــــا شود آن رود که پیوسته روان اســت
باشد کـــه یـکـی هـم بـــــه نشانـی بنشیند

بس تـــیـــر که در چله این کهنه کمــان است
از راه مـــــرو ســـایــــــه که آن گوهر مقصــود

گنجی است کــه انـــــــدر قدم راهروان است

 

روز وصل دوستداران یاد باد

 

دیگه داره میشه 4 سال! درست در پاییز سال 81 که برگهای درختها داشت می ریخت و خیلی چیزها داشت عوض میشد، من دوستانی جدید و با معرفت پیدا کردم که تونستم در کنار دوستای قدیمی برای خودم حفظشون کنم. درست که با پویان و پیمان آشنا بودیم ولی رفاقت سنگین ما عملا در دوره فوق لیسانس شکل گرفت و شاید بخاطر اون پروژه درس دکتر حجت بود که ما توی خونه پویان 3 روز جمع شدیم تا پروژه رو انجام بدیم بعد شهاب ملحق شد و فصل جدید دوستی ها ورق خورد. بعدش هم نمیشد با شهاب و پویان رفیق بود و با آیدین رفیق نبود. روزها و شبهای با هم بودن، چه خوشی و چه ناخوشی.

دیشب و پریشب بعد از مدتها با آیدین و شهاب مفصل حرف زدم. خیلی وقت بود بعد از اتفاقات مختلف زندگیهامون کمتر فرصت شده بود اینطور صمیمی و با نشاط صحبت کنیم. ولی مثل اینکه حس رفاقتهای ریشه دار هیچ وقت کهنه نمیشه و درست مثل روزهای اول دوستی هامون از همصحبتی با شهاب و آیدین لذت بردم. گشتم و گشتم تا این عکس رو که شاید هر 5 نفرمون توی یک عکمس با هم باشیم رو پیدا کردم. توی خونه آیدین. عجب روزگاری بود! یاد شلم بازی کردنمون به خیرکه تیم من و شهاب هیچ وقت به تیم پویان و آیدین نباخت! یاد نونوایی لواشی دم دانشگاه علم و صنعت به خیر! یاد شعر خوندنها توی خونه پویان. یاد تولد پیمان توی خوابگاه، یاد پلنگچال، یاد شبگردی ها و همه و همه به خیر...

 

در پناه حق

ی.ه.م.

یک سوال ریاضی نسبتا جالب

یک سوال اینجا مطرح می خوام بکنم و می خوام نظرتون رو بدونم. واسه اینکه نظر خواهی هم آسون باشه جوابها رو بصورت تستی می نویسم که فقط گزینه رو مشخص کنید. انشاالله اگر تا چند روز دیگه مورد استقبال قرار گرفت جوابشو میگم.
« فرض کنید که سال 365 روز باشه، اونوقت اگه شما به یک مهمونی رفته باشد، حداقل چند نفر باید به اون مهمونی اومده باشند تا به احتمال 50% دو نفر تولدشون یک روز باشه.
1- 12 نفر
2- 23 نفر
3- 113 نفر
4- 253 نفر
خب بازم توجه کنید که باید به احتمال 50% این اتفاق بیفته. لزومی هم نداره حساب کنید، ببینید میتونید حسی جواب بدید؟»

تا بعد
ی.ه.م

عید فطر و نان پزی در وینیپگ

 

عید رمضان آمد، ماه رمضان رفت

صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت

 

حلول ماه فطر و فرا رسیدن عید با شکوه فطر بر همه عزیزان و دوستان مبارک.

 

ما امروز دست به کاری جدید زدیم و نون پختیم! امروز به همت آقا پویان نونی شبیه بربری پختیم. 4 لیوان آرد، 1 قاشق شکر، 1 قاشق نمک، یک قاشق مخمر و یک لیوان آب برای درست کردن خمیر لازمه و بعد ورز دادن خمیر و بعد هم پف کردن خمیر و نهایتا هم پختن نون. عکس اول از مرحله ورز دادن خمیر و عکس دوم هم در حال خوردن نون با پنیر فیلادلفیا.

 

تا بعد

ی.ه.م