مخمور جام عشق

مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی ... پر کن قدح که بی می مجلس ندارد آبی

مخمور جام عشق

مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی ... پر کن قدح که بی می مجلس ندارد آبی

چه کشکی چه پشمی؟

وصف الحال ما !!!




چوپانی گله را به صحرا برد به درخت گردوی تنومندی رسید.
از آن بالا رفت و به چیدن گردو مشغول شد که ناگهان گردباد سختی در گرفت،
خواست فرود آید، ترسید. باد شاخه ای را که چوپان روی آن بود به این طرف و
آن طرف می
برد.
دید نزدیک است که بیفتد و دست و پایش بشکند.
در حال مستاصل شد...
از دور بقعه امامزاده ای را دید و گفت:
ای امام زاده گله ام نذر تو، از درخت سالم پایین بیایم.
قدری باد ساکت شد و چوپان به شاخه قوی تری دست زد و جای پایی پیدا کرده و خود را
محکم گرفت.
گفت:
ای امام زاده خدا راضی نمی شود که زن و بچه من بیچاره از تنگی و خواری بمیرند و تو
همه گله را صاحب شوی.
نصف گله را به تو می دهم و نصفی هم برای خودم...
قدری پایین تر آمد.
وقتی که نزدیک تنه درخت رسید گفت:
ای امام زاده نصف گله را چطور نگهداری می کنی؟
آنهار ا خودم نگهداری می کنم در عوض کشک و پشم نصف گله را به تو می دم.
وقتی کمی پایین تر آمد گفت:
بالاخره چوپان هم که بی مزد نمی شود کشکش مال تو، پشمش مال من به عنوان دستمزد.
وقتی باقی تنه را سُرخورد و پایش به زمین رسید نگاهی به گنبد امامزاده انداخت و
گفت:
مرد حسابی چه کشکی چه پشمی؟
ما از هول خودمان یک غلطی کردیم
غلط زیادی که جریمه ندارد.

احمد شاملو

امین متوسل زاده

چند هفته پیش بود که امین متوسل زاده جایزه معتبر Pierre de Coubertin World Fair Play را به خاطر حرکت جوانمردانه اش مقابل استیل آذین را به دست آورد. این اتفاق مهم برای همه ما بسیار دلچسب و شیرین بود و در این فوتبال پر از ایراد ما چون گلی در لجنزار است. امروز طی صحبت با دوستی عزیز (اسمش را به خاطر حفظ حریم شخصی اش نمی نویسم) راجع به موضوع و عکسی که در خبرگزاری مهر و عکس واقعی امین در مراسم صحبت کردیم. با جستجوی کوچکی در اینترنت دو عکس از امین مربوط به خبرگزاری مهر و همینطور منبع دیگری پیدا کردم و گذاشتم و در کمال تعجب دیده می شود که کراوات امین در عکس مربوط به خبرگزاری مهر حذف شده است. خبرگزاری مهر که در انتهای هر خبرش جمله « امانت داری و اخلاق مداری » را مزین خبر می کند نمی دانم چه توجیهی راجع به این امانت داری و اخلاق مداری دارد. 



عکس خبرگزاری مهر (لینک)



عکس از منبعی دیگر (لینک)

کمی فوتبالی

حدود 15 سال پیش زمانی که نوجوان بودیم کارتونی ژاپنی از تلویزیون پخش می شد به نام فوتبالیستها. در این کارتون داستان زندگی پسری که از بچگی به فوتبال علاقه داشت را نشان می داد که چطور در مسابقات فوتبال مدارس شرکت می کرد و چطور توانست به تیم ملی ژاپن راه یابد. اکثر صحنه های بازی فوتبال در آن کارتون اغراق آمیز بودند و سنخیتی با واقعیت نداشتند و همه ما ژاپنی ها را که محلی از فوتبال در دنیا و حتی آسیا نداشتند را مسخره می کردیم. امروزه می بینیم که ژاپن بسیار فراتر از آسیا فوتبال بازی می کند و در سطح بین المللی حرفهایی برای گفتن دارد. ژاپن در جام جهانی گذشته تیم قدری بود و در بازی های آسیایی با شایستگی به فینال مسابقات راه یافته است. این پیشرفت چشمگیر فوتبال ژاپن چیزی جز دور اندیشی و برنامه ریزی بلند مدت ژاپنی ها برای موفقیت در این رشته ورزشی نیست. آنها با راه اندازی لیگ حرفه ای و همینطور بستر سازی امکانات و سخت افزار لازم و سرمایه گزاری بر روی تیمهای پایه توانسته اند قدرت اول آسیا باشند. به نظر من فوتبال ایران باید باور کند دیگر در آسیا حرف زیادی برای گفتن ندارد و با نگاهی بلند مدت برای آینده و شکوفا کردن نسلهای آتی، بدون توجه زیاد به موفقیتهای مقطعی به فراهم کردن امکانات لازم برای تربیت کودکان و نوجوانان مستعد این رشته بپردازد. با ساماندهی لیگ های فوتبال و ایستادگی در مقابل فساد، با شایسته سالاری کم کم فوتبال ما را به سمت سطح آسیا حرکت بدهند. با این طرز فکر هایمان و این عملکرد حذف همین جایگاهمان هم چندان مطمئن به نظر نمی رسد.

ایران و کره

فردا بازی ایران و کره است. نمی دانم چرا هر وقت قبل از بازی مربیان و بازیکنان اطمینان دارند که بازی را می برند یقین می کنم که آن بازی را خواهند باخت. خدا کند اینطور نباشد.


http://www.isna.ir/ISNA/NewsView.aspx?ID=News-1699760&Lang=P

میم

میم مثل ما... میم مثل مریم... میم مثل مادر