مخمور جام عشق

مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی ... پر کن قدح که بی می مجلس ندارد آبی

مخمور جام عشق

مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی ... پر کن قدح که بی می مجلس ندارد آبی

فارسی بلدی؟

دوست و همکار هندی دارم که با هم نسبتا صمیمی هستیم. دیشب دعوتش کردم بیاید شام را خانه ما باشد. فرزندی ندارد و به اتفاق همسرش آمدند. به احترام آنها مجبور بودم تمام شب را به انگلیسی صحبت کنم. علی هم تمام شب با تعجب ما را نگاه میکرد و چیزی نمیگفت. علی شب زودتر خوابید. مهمانها هم شب تا آخر شب بودند و رفتند. 

صبح خواب بودم که علی آمده بود بالای سر ما. من را بیدار کرده و بدون سلام از من میپرسه : «بابایی تو بلدی فارسی صحبت بکنی؟» بغلش کردم و گفتم آره عزیزم. خوشحال شد و به نظرم خیالش راحت شد. طفلک دیشب و احتمال در عالم خوابش تصور کرده که بابای من دیگه فارسی یادش رفته و صبح که از خواب بیدار شده خواسته نگرانی اش را برطرف بکند. عالم کودکان عالم زیبایی است و مسائل و نگرانی های زیبای خاص خودش را دارد. از اینکه درگیر این عالم زیبا هستم خیلی خوشحالم. 

نظرات 3 + ارسال نظر
پروین جمعه 12 دی‌ماه سال 1393 ساعت 09:20 ب.ظ

سلام
ماشاالله چه داناست
قربونش برم

پروین جمعه 12 دی‌ماه سال 1393 ساعت 09:27 ب.ظ

سلام
ماشالله به علی
دانا و با کیاست
قربونش برم

Puyan شنبه 13 دی‌ماه سال 1393 ساعت 10:11 ق.ظ

Very nice

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد