در خانه پدری ما یخچالهایمان از برند «بوش» بود. بابام بیشتر ابزار برقی اش را هم از همین برند خریده بود. این شرکت غول پیکر آلمانی بنابر گزارش منتشره در سال 2011 بزرگترین تولید کننده قطعات ماشینی در دنیاست.
روز جمعه استادی از دانشگاه میشیگان برای سخنرانی به شرکت آمده بود. ظهر که برای ناهار بیرون بودیم از هر دری صحبت شد. از مخابرات و الکترونیک و شرکتها و تصمیمات استراتژیک آنها و غیره. تا اینکه این استاد هلندی الاصل صحبت از این شرکت کرد. برایم نکات جالبی از این شرکت گفت که بد ندانستم بعضی از آنها را اینجا بنویسم.
شخصا از این کار آقای بوش و اقدامات خیرخواهانه اش بسیار لذت بردم و برداشت شخصی ام این است که ایشان ثواب دائمی را بابت اقداماتش به دنیای آخرتش واریز می کند.
بعد از گذشت نزدیک 4 ماه از عمل جراحی زانو، دیروز از دکتر معالجم چراغ سبز گرفتم که زانوم کاملا دوران نقاهت رو پشت سر گذاشته و به فعالیتهای عادی ورزشی می تونه برگرده. دیشب از خوشحالی رفتم و بعد از 4 ماه مسیر 4 کیلومتری دور خونه رو دویدم و پیاده روی کردم. خیلی خیلی زود خسته شدم ولی احساسش خیلی خوشحال کننده بود. صبح هم با دوچرخه آمدم سر کار. نعمت سلامتی بزرگترین نعمتی است که ما گرفته ایم و گاهی فراموش می کنیم چقدر خوشبختیم که چنین نعمتی را داریم. مرسی از دکتر مونتگومری عزیز که یک دکتر تپل و مهربون و ماهره.