کوه با نخستین سنگ ها آغاز می شود
انسان با نخستین درد
در من زندانی ستمگری بود که به آواز زنجیرش خو نمی کرد
من با نخستین نگاه تو آغاز شدم.
در روز 28 ماه ژوئن سال 2012 مطابق با 8 تیر ماه 1391 و 8 شعبان 1433 پسر من و زهرا به دنیا آمد. اسمش را «علی» گذاشتیم و امید داریم که او را پسری درست کردار و راست گفتار تربیت کنیم در پناه خداوند متعال. از همه دوستان به خاطر دعاهای خیرشان بی نهایت سپاسگزاریم.
قدمش مبارک
besyaar besyaar mobarak bashe. taa baad chonin baadaa
تولد علی آقا مبارک.
انشاالله عروسیش!
سلام
آقا مبارکه داشششش خوشحال شدیم
قدم دار باشه . آقا از همین الان معلومه که خوش تیپه ما به دامادی قبولش داریم . حق انتخاب هم داره ها !!!
قدم نو رسیده مبارک چقدر شبیه باباش این علی آقا
بانشاط ترین روز زندگی من تا امروز :)
باز هم تبریک و با یه دنیا آرزوهای خوب خوب خوب در کنار هم.
و اینکه خواستم بگم اگه فرصتی بود در حد توییتر بازم از خودتون باخبرمون کنی؟ ما هنوز هم مشتاقانه منتظر توییتهای بعدی هستیم :)
سلام
تبریک
میتونم بپرسم توی یکی از مطالبتون که نوشتید استاد تاکامی
منظورتون کیه؟؟ اسمشون چی بود؟؟
من تاکامی هستم
فامیل سلام. اینجانب میر محمد محمدی تاکامی فرزند سید احمد شماره شناسنامه 405 محل تولد ساری .
کلا مخمور خاندان بیگلر هستیم .
همانروزی که علی کوچولو چشم قشنگش رو به دنیا باز کرد ، من روی درخت گیلاس باغ باباجون ،(روی همون شاخه ای که از بابا بهزاد هم عکس قشنگی گرفتم) مشغول چیدن گیلاس بودم و داشتم فکر میکردم که اگه نی نی توی این لحظات بدنیا بیاد چقدر هماهنگی قشنگی با این گیلاس های قشنگ و اون عکس ، خواهد بود و این تشابه زیبا مصادف با یک بار نشستن زیبا تر ، توی اون طرف کره زمین خواهد بود .
اگه اون عکس را بخواهید ، بهزاد باید خودش توی این وبلاگ بذاره.
این را به فال نیک گرفتم و آرزو های خوبی برای این تولد از خدا کردم.