چند روزی هست که به منزل جدید آمدیم. جالب بود که درست در همان موقع اسباب کشی ما هم دایی مسعود مشغول اسباب کشی بود و به منزل جدید رفت. خاطره آخرین اسباب کشی اش هنوز در ذهنم هست. برایشان در خانه جدید آروزی خوشحالی و شادی می کنم.
خانه جدید در قلب محله ایرانیان تورنتو است. خیلی از ساکنین آپارتمان ما ایرانی هستند. سوپرهای ایرانی هم کنار ما هستند. کلا ملالی نیست جز دوری شما.
دو روزی را هم برای کاری به وینیپگ رفتم و از خیل دوستان عزیز شهاب و احسان و گل را زیارت کردم. دوستی های قدیمی حس غریبی دارد. بعد از مدت زیادی ندیدن با چند دقیقه کنار هم بودن همان احساس صمیمیت قدیم زنده می شود و دلت وقت جدایی همانقدر تنگ می شود که بار اول ازشان جدا شدی. سفر فشرده اما بسیار خوبی بود. ممنون از همه بابت مهمان نوازی هایشان. البته در این سفر پویان که به تازگی هم استاد دانشگاه مانیتوبا شده را چون سفر بود ندیدم. انشاالله به زودی جایی دیگر در این کره خاکی.
ایشالا دفعه دیگه در خدمت باشیم
بهزاد عزیز هیچوقت زحمات تو و محمد را در اسباب کشی قبل از یاد ما نمیره واقعا هیچ کمکی جز شما دو تا نداشتیم این دفعه هم کلی یادتون کردیم انشالله روزی باشه که بتونیم تلافی کنیم .امیدوارم خونه جدید براتون لحظه های زیباتری به ارمغان بیاره