مخمور جام عشق

مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی ... پر کن قدح که بی می مجلس ندارد آبی

مخمور جام عشق

مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی ... پر کن قدح که بی می مجلس ندارد آبی

عزم

عزم آن دارم که امشب نیمه مست

پای کوبان کوزه دردی به دست

سر به بازار قلندر بر نهم

 حسب یک ساعت ببازم هر چه هست

تا کی از تزویر باشم رهنما

تا کی از پندار باشم خود پرست

 پرده پندار میباید درید 

توبه ی تزویر می باید شکست

عزم آن دارم که دستی بر نهم

چند خواهم بود آخر پایبند
نظرات 1 + ارسال نظر
غول مهربون دوشنبه 25 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 10:13 ق.ظ

اوه اوه چی تو غذات بوده دیشبدکی که دست بنداز و بشکن پیدا کردی؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد