مخمور جام عشق

مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی ... پر کن قدح که بی می مجلس ندارد آبی

مخمور جام عشق

مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی ... پر کن قدح که بی می مجلس ندارد آبی

اولین سالگرد ازدواجمان

به بهانه اولین ساگرد ازدواجمان و روزی که برگ خوشبختی زندگی من توسط زهرای عزیزم ورق زده شد.

 

چون تو جانان منی جان بی تو خرم کی شود

چون تو در کس ننگری کس با تو همدم کی شود

گر جمال جانفزای خویش بنمایی به ما

جان ما گر در فزاید حسن تو کم کی شود

دل ز من بردی و پرسیدی که دل گم کرده‌ای

این چنین طراریت با من مسلم کی شود

عهد کردی تا من دلخسته را مرهم کنی

چون تو گویی یا کنی این عهد محکم کی شود

چون مرا دلخستگی از آرزوی روی توست

این چنین دل خستگی زایل به مرهم کی شود

این چنین دل خستگی زایل به مرهم کی شود

تا تو از در در نیایی از دلم غم کی شود

خلوتی می‌بایدم با تو زهی کار کمال

ذره‌ای هم‌خلوت خورشید عالم کی شود

نیستی عطار مرد او که هر تر دامنی

گر به میدان لاشه تازد رخش رستم کی شود

نظرات 3 + ارسال نظر
م ه ر د ا د چهارشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 01:50 ب.ظ

مبارکه‌:)

تورج ناخدا پنج‌شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 01:26 ب.ظ

شادیت مبارک باد ای عاشق وشیدائی

پویان جمعه 30 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 01:36 ق.ظ

مبارک باشه شدیدناک

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد