مخمور جام عشق

مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی ... پر کن قدح که بی می مجلس ندارد آبی

مخمور جام عشق

مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی ... پر کن قدح که بی می مجلس ندارد آبی

مردادی دیگر

اینقدر همه چیز شلوغه که یادم میره ماه مردادی شروع شده و نصفش هم سپری شده است. ماهی که حالا شروعش تداعی کننده سالروز کوچ پدر بزرگ دوست داشتنی ام است-امیدوارم که خداوند روحش را قرین رحمت کند-. ماهی که پایانش سالروز تولدم است و از پارسال هم روزهای آخرینش سالروز ازدواجم. این وبلاگ هم همیشه در مرداد جشن تولد می گیرد و در آرشیوش وارد سال چهارم می شود. به همه اینها این را اضافه کنم که باید یادم بیاید سه سال از مسافرت من به کانادا گذشت و چقدر عمر زود می گذرد.  

چند روز دیگر یکبار دیگر به ایران می آیم. چند روز دیگر وطن عزیزی که در این دو ماه اخیر بیش از هر وقت دیگر دلواپسش بودم را انشاالله بار دیگر می بینم. فرصتی است تا دوستان قدیمی و آدمهای دوست داشتنی ای ببینم که شاید برای آخرین بار است در ایران ملاقاتشان می کنم. مسافرت متفاوتی پیش رویم است. باید از لحظاتش خوب استفاده کنم. خیلی خوب.

نظرات 5 + ارسال نظر
تورج ناخدا چهارشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 01:27 ب.ظ

ما را از یاد نبر
آرام آرام می رویم اما پیوسته
باید دلسپریم بهر دلواپسی
آرام آرام می رویم اما رویم و پیوسته

محسن چهارشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 06:41 ب.ظ http://souldrops.persianblog.com

حتما قرار بذار همدیگر را ببینیم. من هم برای خداحافظی با دیگر دوستان می آیم.

مسعود پنج‌شنبه 15 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 12:27 ب.ظ

بهزاد جان خوش امدی کسری صبح امروز میگه میشه ما بریم فرودگاه که بهزاد و زهرا دارن میآن؟
هنوز برنامه اوسون برای 22 اوکی نشده نمیدونم شاید نشه

دایی مهدی جمعه 16 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 10:17 ب.ظ

بی صبرانه منتظرت هستیم

م ه ر د ا د شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 03:16 ب.ظ

امشب آسمان شهر ما زیبا خواهد بود...
روشن تر از همیشه در این شبهای تاریک...
۱۲ ساعت دیگر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد