حال و هوای بهاره. حالا به استقبالش داریم می رویم. حتی در اینجا هم مدتی است که برفها آب شده و برف جدیدی نیامده. عید را اینجا هم جشن می گیریم حتی اگر تمام مزه عید این باشه که عید را کنار سفره هفت سین مادر بزرگ جشن بگیری. یاد اون سالها به خیر و خیلی منتظرم تا با تمام شدن کارهایم در اینجا بازهم فرصت جشن گرفتن عید نوروز در کنار خانواده که موهبتی عظیم است را به دست آورم. یاد باباجون به خیر هر سال موقع عید خنده کوتاهی می کرد و می خوند.«عید آمد و ما لختیم، هر سال پلو می پختیم!»
بهزاد عزیزم
خوشحالم که در این نوروز حکایت تو چنین است
گل در بر و می در کف معشوق به کام است
سلطان جهانم در چنین روز غلام است
بهزاد جان سلام
فکر کردم ایندفعه ایمیل نزنم و برای تقویت ئبلگت هم شده پیغام شخصی ام رو اینطوری بدهم.
اولا کارت قشنگت مثل هرسال بموقع رسید و تفاوتش باهر سال هم دو نفره شدنش بود که مبارک باشه.
جاتون عقد کنون مریم کاوسیان خالی بود 1 پسر تپل مپل بود 2 دبیرستان با حال و بزن بکوب مثل خودت که بیادت افتادیم.
عید هم همدان جاتون خالیه . به شما هم خوش بگذره صفا کنین.
در ضمن اسم وبلاگت رو عوض کن ولی اصلا تعطیلش نکن شاید کمک کنه پیشرفتت تو کارها بیشتر بشه و باعث بشه مطالعت و تحقیقت تقویت بشه و برای ما هم خوبه.
سلام عزیز
سال نو مبارک:))))))))))))))))))