مخمور جام عشق

مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی ... پر کن قدح که بی می مجلس ندارد آبی

مخمور جام عشق

مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی ... پر کن قدح که بی می مجلس ندارد آبی

چند تا چیز

چند تا چیز رو می خواستم بنویسم ولی وقت نمی شد. همه رو یک جا می نویسم.

 

اول از همه علی کریمی و خداحافظی از تیم ملی. علی کریمی یک بازیکن بی نظیر در تاریخ فوتبال ما بود که شاید هرگز شبیهش را هم نتوانیم تا سالها در فوتبالمان پیدا کنیم. علی کریمی در کنار ویژگی های بارز تکنیکی اش، یک ویژگی بارز دارد و آن حس بلند پرواز نبودن است. علی کریمی در دوران اوجش وقتی از اسپانیا و امارات پیشنهاد داشت پیشنهاد اماراتی ها را پذیرفت و بعد ها هم که به بایرن مونیخ رفت بعد از یک سال اشباع شد. کریمی بعد از بازگشتش به فوتبال قطر نشانی از کریمی گذشته نداشت اما بازگشتش به پرسپولیس نقطه عطفی برایش بود با ارائه بازی های درخشان در مقابل استقلال و ابومسلم علی دایی را مجاب کرد که او را به تیم ملی دعوت کند. اما چرا خداحافظی کرد را باید در بغض نهفته ای که نسبت به مهدی تاج، علی دایی و به طور کلی فدراسیون داشت عنوان کرد. علی کریمی با بی مهری از تیم ملی کنار گذشاته شد بی آنکه از او دلجویی شود. حالا هم کریمی احساس می کند شاید دعوت شدنش برای آرام کردن اذهان عمومی بوده و عملا جایی برای او در ترکیب اصلی تیم وجود ندارد. پس ترجیح می دهد خداحافظی کند اما غرورش را نشکند. به علی کریمی حق می دهم ناراحت باشد اما واقعا حیف و صد حیف که علی کریمی را با پیراهن سفید تیم ملی نمی بینیم. یادش به خیر وقتی با پا به توپ شدن علی کریمی استادیوم نیم خیز می شد و با هر دریبل تماشایی اش هلهله ای روس سکو ها به پا می شد. جای شکرش باقی است که در پرسپولیس هست و هنوز می توانیم از تماشای تکنیک ناب و جادویی اش لذت ببریم.

 

دیشب در روز اول اکران فیلم مجوعه دروغها به تماشای این فیلم رفتیم. این دومین فیلمی بود که درست روز اول اکرانش به تماشایش می رفتم. اولین آن زمان اکران فیلم  مارمولک بود که با شهاب، آیدین، بابام، دایی علی و سهیل و سپهر رفتیم. خلاصه که دیشب با محمد و فرهنگ رفتیم تماشای فیلم مجموعه دروغها. هر چند این فیلم از این فیلمهای خالی بندی هالیوودی بود که آخر سر معلوم نشد یک سری اتفاقات چه جوری به هم وصل شده اند اما حضور گلشیفته فراهانی جاذبه اصلی برای من برای دیدن این فیلم بود. گلشیفته در این فیلم در دقایق معدودی که بازی کرده بود خیلی خوب بازی کرده بود. برایش آرزوی موفقیت دارم و امیدوارم بتونه در فیلمهای دیگری هم به ایفای نقش بپردازه و باز هم گلشیفته رو بر پرده سینما ببینیم.

 

این آهنگ قدیمی مازیار هم شنیدنیه. فرصت شنیدنش رو از دست ندین.

نظرات 2 + ارسال نظر
شهاب شنبه 20 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 07:01 ب.ظ

یادش بخیر بهزاد که چه روز قشنگی بود که با جلال و بقیه رفتیم سینما.
آقا رضا مارمولک می گفت:
"خداوند به ما خدمت کند که به شما توفیق دهیم ... "

تورج ناخدا یکشنبه 21 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 01:22 ب.ظ

بهزاد عزیزم
کاش داستان مانع و فر صت را کر یمی هم می خو اند کار ی به تفکر اتش ندار م و لی این تر س همیشه کر یمی را آزار داده است اگر او نمی تر سید شاید خیلی جلو تر از شجاعی و نکو نام بر ای کشو ر مان افتخار می آفر ید و لی...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد