وقتی از ایستگاه اتوبوس توی تورنتو پیاده شدم به سمت خیابون دانداس حرکت کردم. مسیری که 3-4 باری برای سوار شدن مترو رفته بودم قبلا ولی این دفعه تفاوت آشکاری داشت و اونم خلوتی بیش از اندازه. مرکز شهر (downtown) تورنتو با اون ساختمونهای زیبا و بلند که توی خیابونهای موازی و منظم چیده شده اند آدم رو یک جورایی مجذوب خودش می کنه، اما این بار خلوتی زیاد نشون میداد که مردم برای جشن گرفتن کریسمس توی خونه هاشون هستند. یاد عید خودمون افتادم. با دیدن چند تا جوون خندان رو که با هم داشتند توی خیابون یانگ قدم می زدند، یاد حس روز اول فروردین و حس و حالش افتادم. تکاپوی سال نو هم اینجا دیدنیه. خیابونهای چراغانی شده و مغازه دارها و مردمی که از خوشحالی همه شون بهت میگن merry Christmas.
بهزاد عزیزم
همه رو ز ت جشن باشد به دنبال بهانه اش نباش
برف می بارد،
برف می بارد به روی خار و خارا سنگ.
کوه ها خاموش،
دره ها دلتنگ،
راه ها چشم انتظار کاروانی با صدای زنگ...
بر نمی شد گر ز بام کلبه ها دودی،
یا که سوسوی چراغی گر پیامی مان نمی آورد،
رد پا ها گر نمی افتاد روی جاده ها لغزان،
ما چه می کردیم در کولاک دل آشفته ی دمسرد؟
آنک،آنک کلبه روشن،
روی تپه،رو به روی من...
سیاوش کسرایی، (آرش کمانگیر)
اینجا هم اسم من دیده میشه...یوه یوه
سلام بهزاد کریسمس که نیومدی سعی کن عید رو لا اقل ایران باشی به خدا ایران هم جای بدی نیست در کل کریسمس مبارک بای تا های
سلام بهزاد عزیز
هر روزی عید است مبارک باشد
به قول مولانا عید می آید تا بر شما مبارک باشد این شما مبارک هستید .
واین خوبه که لااقل آنها به هم تبریک می گویند ما این را از هم دریغ میکنیم واز هم فرار .
بهزاددددددددددددددد . رفتی وینیپگ هیچ خبری از نیست ؟؟؟ یه عکسی خبری ؟؟؟؟ از وینیپگ بنویس یه کم برامون :)