مخمور جام عشق

مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی ... پر کن قدح که بی می مجلس ندارد آبی

مخمور جام عشق

مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی ... پر کن قدح که بی می مجلس ندارد آبی

با حافظ...

در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد

عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد

جلوه‌ای کرد رخت دید ملک عشق نداشت

عین آتش شد از این غیرت و بر آدم زد

عقل می‌خواست کز آن شعله چراغ افروزد

برق غیرت بدرخشید و جهان برهم زد

مدعی خواست که آید به تماشاگه راز

دست غیب آمد و بر سینه نامحرم زد

دیگران قرعه قسمت همه بر عیش زدند

دل غمدیده ما بود که هم بر غم زد

جان علوی هوس چاه زنخدان تو داشت

دست در حلقه آن زلف خم اندر خم زد

حافظ آن روز طربنامه عشق تو نوشت

که قلم بر سر اسباب دل خرم زد

نظرات 4 + ارسال نظر
حاجی سه‌شنبه 26 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 03:17 ق.ظ

اسرار ازل
تو و من
حل معما
تو و من
گفتگوی پس پرده
من و تو
بر افتادن پرده
تو و من

شروین سه‌شنبه 26 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 01:41 ب.ظ


یکی از بهترین بیت های حافظ برای من اینه

دولت آنست که بی خون دل آید به کنار
ورنه با سعی و عمل باغ جنان این همه نیست

من هم نظرم همینه

تورج پنج‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 05:37 ق.ظ http://www.lonleyseaman.wordpress.com

چو عاشق شد م گفتم که بر م گو هر مقصو د
ند انستم که این در یاچه مو ج بی کر ان دارد

ارش جمعه 29 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 06:39 ب.ظ

الایاایها ساقی ادرکاسا وناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد