مخمور جام عشق

مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی ... پر کن قدح که بی می مجلس ندارد آبی

مخمور جام عشق

مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی ... پر کن قدح که بی می مجلس ندارد آبی

عراق اسطوره فوتبال آسیا

 

من از دایی مسعود و شروین و بقیه که فوتبالی نوشتن براشون خوشایند نیست شدیدا عذر میخوام ولی به علت بی سوژگی و داغ بودن فوتبال دلم میخواد راجع به فوتبال عراق چهار کلام بنویسم.

وقتی که از فوتبال آسیا صحبت میشد همیشگه می گفتیم که چهار قدرت بزرگ آسیا ژاپن، کره، عربستان و ایران هستند که با پیوستن استرالیا به AFC عملا این مربع به یک پنج ضلعی تبدیل شد. اما در واقع این تصور، یک تصور کاملا اشتباه است که عراق را به عنوان یکی از بهترین تیمهای آسیا به حساب نیاوریم. عراق به خاطر شرایط سیاسی گذشته اش و بعد از جنگ ویران کننده اش و رفتن صدام و عواقب بعدی اش هیچگاه روی خوشی را ندیده که برای فوتبال و پیشرفتش در این کشور سرمایه گذاری درست و حسابی بکنه. در واقع این استعداد ناب بازیکنان عراقی است که باعث میشه بیان و خودی نشون بدن و در مسابقات حریف بسیار جدی باشند. در تاریخ فوتبال ایران و عراق هم ایران همواره رقابتهای پایاپای با عراق داشته که بعضا پیروز و بعضا شکستهایی رو مقابل این تیم داشته ایم.

اگر که ما بردن تیم استرالیا (منهای اون برد سالهای دور در سال 1977) چه در رده بزرگسالان و چه در رده امید واسمون آرزو محسوب میشه، تیم فوتبال عراق میاد و در جام ملتهای آسیا 3-1 استرالیا رو شکست میده و نشون میده که چه تیم قلدری است.

اگر ما سی و چند سال هست که ارزوی رفتن به المپیک رو داریم می بینیم که تیم المپیک عراق در المپیک آتن 2004 اومد و چه بازیهای خوبی رو ارائه کرد. همه اینا رو میگم که تصور کنیم که اگر اونا درگیر جنگ داخلی نبودند و قبلش وزیر ورزششون کسی مثل عدی صدام نبود که جنایایتش بر ورزشکاران بر هیچکس پوشیده نیست، و این همه پولی که ما خرج ستاره های پوشالی مون می کنیم رو داشتند، الان قدرت بلامنازع فوتبال آسیا بودند.

هنوز چند روزی از بازی اول ایران در بازیها نگذشته که غوره هایی که هنوز مویز نشده اند در فوتبال ایران شروع به مصاحبه و شکایت از نیمکت نشینی میکنند. حسین کعبی برای ایتکه قراردادش با لستر سیتی متوجه خطری نشود ا نیمکت نشینی اش بیزار است، کاظمیان حضور در ترکیب اصلی را حق خودش میداند. هاشمیان از تعویض شدنش گلایه میکند و ... من نه از قلعه نویی خوشم میاد و نه سیستم کاریش با خرد جمعی (که مطمئنم خودشم اعتقادی بهش نداره و دکوری بیش نیست) رو قبول دارم. ولی حالا که مربی تیم ملیه، باید این بازیکنای لوس و از خود راضی یاد بگیرند که دهنشون رو ببندند و هر چی که گفت اجرا کنند و این پیرهن ملی رو سکوی پرتاب خودشون به فوتبال قهقرایی اماراتی ها که ثمره فوتبال حرفه ای شون چیزی جز اولین حذف شده جام نبود، ندونند.

به امید اتحاد و موفقیت تیم ملی که آرزوی همه مونه.

نظرات 4 + ارسال نظر
تو ر ج یکشنبه 24 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 08:27 ق.ظ http://www.lonleyseaman.wordpress.com

بهز اد جان با حر فهای تو مو افقم و تو جه تو ر ا به ژیشر فت و یتنام و اند و نز ی هم جلب می کنم کشو ر هائی که نه ژو ل و نه اعنتبار و نه ستار ه های ژو شالی چو ن ما دار ند فقط مر بیانی چو ن ر ید ل و آن مر بی بلغار ی دار ند که کو چک مر د کو چک اند یش نیست

شروین یکشنبه 24 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 08:31 ق.ظ

مهرداد از سایت یونی:) دوشنبه 25 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 03:48 ق.ظ

اول اینکه من رو گل اول عراق مشکل دارم چجون داور خطای دو ضرب گرفته بود!
دوم اینکه خیابانی گزارشکر بازی استرالیا بود!
سوم اینکه ایران کلا نیمه اول رو اعصابه!

بهزاد دوشنبه 25 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 08:59 ق.ظ

مهرداد جان من یک بار دیگه گل اول عراق رو نگاه کردم. اولا چون پای بازیکن استرالیا با سر بازیکن عراقی برخورد داشت اون حرکت یک خطا محسوب میشه نه بازی خطرناک و جریمه اش یک ضربه آزاد مستقیمه. در ضمن اگر به صحنه آهسته از پشت دروازه نگاه کنی می بینی که داور دستش پایینه در حالی که اگر ضربه غیر مستقیم باشه باید دستش رو بالا بگیره. به نظر هم میومد که بازیکن فوروارد تاثیر کوچیکی روی توپ داشته باشه. در هر حال کل ماجرا مهمه که عراق استرالیا رو برد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد