این روزا که هوا بهتر شده، غازهای وحشی هم پیداشون شده و صبحها توی راه خونه به دانشگاه معمولا چند تا غاز وحشی می بینم که چندان وحشی نیستند و از آدمها هم نمی ترسن و به خوبی کنار آدما راه میرن و زندگی میکنن ولی نا خود آگاه هر روز یاد اون جوک بچگی هام می افتم که یارو داشته غاز به دست راه می رفته که یه نفر میاد بهش میگه آقا خرت چند؟ یارو میگه بابا جان این خر نیست، غازه. جواب میشنوه منم با تو نبودم با غازه بودم!
یادته همیشه بابا تو جمع فامیل تعریفش میکرد؟!:))
سلام حاجی
خیلی وقت بود اینجا نیومده بودم
خب فکر می کردم دیگه اینجا نمینویسی
ما خیلی چاکریم
از این به بعد بیشتر سر می زنم
(:
بهزاد جان سلام
صدای غاز های وحشی هنگام مهاجرت یکی از خاطرات خوش پاییزی دوران بچگیمه
ازشون عکس بگیر دکتر . برامون بفرست . خوبه که اینقدر طبیعت بهتون نزدیکه ها .. امروز داشتم از کوه بر می گشتم. تو کوچه های تجریش فکر کردم چی می شد همه کوچه های شهرمون این شکلی بود.. :)