همیشه روز ۱۴ فروردین، بدترین شروع محسوب میشه. اول مهر معمولا که آدم بعد از یک تعطیلات طولانی میرفت مدرسه با وجودی که خیلی ضد حال بود ولی چون یک چیز جدید بود و معلم و کلاس و کتابهای جدید اولش یک کم جذاب بود ولی این ۱۴ فروردین اصلا خیلی ضدحاله چرا که توی بهار که کلا آدم شل میشه با یک تعطیلاتی که همه اش دید و بازدید و آجیل و شیرینی و ... همراه بوده بعد بخوای پاشی بری سر درس و کار و زندگی واقعا آدم زورش میاد. حالا ما که اینجا اصلا تعطیلاتی نداشتیم که این مساله رو احساس کنیم ولی به دوستان عزیزی که تازه رفتند سر کار یا دانشگاه یا هر کجا یه خسته نباشید میگم و ایشالا که زود برگردید به فرم اصلی تون.
ی.ه.م
پ.ن. من بعد از دبیرستان یادم نمی اومد دست به پرگار زده باشم. ولی برای امتحان درس دکترا در واترلو دیروز مجبور شدم ۶دلار حروم یک پرگاری کنم که فکر کنم آخرین باریه که تو عمرم ازش استفاده میکنم.
سلام
شاید کمی سخت باشه...اما اگر به قبل برگری شادی دیدینه دوستان و پوشیدنه لباس عید ها برای اولین بار و مدرسه می تونه زیبا باشه..
سلام دوست عزیز از تمام مطالبتان استفاده کردیم
بسیار سرسبز و خوشبخت باشید
با وجود تعداد بازدید کننده های وبلاگتان احساس می کنم فقط شما می توانید بهترین و بزرگترین کمک را به من و خودتان کنید یا حداقل وبلاک من را در لینکستان خود قرار دهید تا زیر سایه شما نسیمی به ما برسد و بازدیدکنندگان شما گوچه چشمی هم به ما کنند
عیدتان را تبریک می گویم و به شما عیدی می دهم برای گرفتن عیدی به وبلاگ ما سر بزنید
قدم سبزتان بروی تخم چشم ما
بسیار خوشحال می شوم با هم درباره موضوع وبلاگم همکاری کنیم پس به حضورتان در وبلاگم دعوتتان می کنم
پیروز باشید
www.rezanaghizadeh.mg-blog.com
naghizadeh.reza@gmail.com
اااا...پس چه جوری بهت لیسانست رو دادن؟؟!!!مکه نقشه کشی صنعتی پاس نکردی که میگی از پرگار استفاده نکردم؟؟؟!!!
قابل توجه دوستی که نوشته چه جوری نقشه کشی صنعتی پاس کردی باید بگم که من اون دایره ها و بیضی ها رو همه رو با شابلونهای نقشه کشی می کشیدم و اونجا هم از پرگار استفاده نمی کردم. در هر حال از تیز بینی شما سپاسگزارم.
سلام بر بهزاد عزیزززززززممم...آقا دمت گرم از این همدردی
خدمت آقای سه نقطه بگم...بهزاد که جوابت رو داد...امیدوارم دانشجوی دانشکده فنی نباشی که آبرو هر چی فنی رو بردی!...نمره نقشه کشی صنعتی بهزاد میدونی چند بوده؟
نمیدونی توضیح بدم!؟
آی گفتی ها !
اشکم درومده بود دیروز ولی گذشت!
راستی این آهنگه چیه؟؟؟؟
آقا تو را به هر چیزی که می خوری یا نمی خوری این آهنگ و عوض کن! آخه این چیه!!!!
محض اطلاع احسان و خورشید که پرسیده بودند این آهنگ چیه، باید بگم که این شعریه که حاج محمدرضا آغاسی شاعر مرحوم اهل بیت برای امام زمان سروده و به تمام معنا مفهوم انتظار در این شعر و لحنش پیداست که در عین حزین بودنش بسیار دلچسبه. نکته جالب در مورد حاج محمدرضا آغاسی اینه که ایشون شعرهاش رو اصولا فی البداهه می سروده. با توجه به مکثهایی که در خواندن این شعر پیش میاد به نظر میاد این شعر رو هم فی الاهه سروده.
« فردا اگه مهدی بیاد...دردا رو درمون میکنه...آسمون شهرمونو...ستاره بارون میکنه...»
ای بابا آقا بهزاد ما سربازها که شبها با پوتین میخوابیم و همیشه آماده باشیم ... اون چیزایی که برای ملت آرزوست و برای شما خاطره برایما حرامه حاج بهزاد D:
آخ آخ بهزاد جان از دل من گفتی مخصوصا این که تا جواب ارشدم بیاد یا سر کار برم خیلی بیکار و بدجورم.
پس همه این طوری می شن ولی زود تموم می شه