مخمور جام عشق

مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی ... پر کن قدح که بی می مجلس ندارد آبی

مخمور جام عشق

مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی ... پر کن قدح که بی می مجلس ندارد آبی

فرشید

دایی مهدی یک دوستی داشت به اسم فرشید که موقعی که می خواست برای ادامه تحصیل بره آمریکا چون خونه اش رو تحویل داده بود و جایی برای زندگی نداشت چند وقت آخر رو توی خونه دایی مهدی بود. ما هم به همون خاطر باهاش آشنا بودیم. فرشید دکترای میدان از دانشگاه میشیگان گرفت و بعدش هم مشغول کار شد و تا جایی که من می دونم توی موتورولا کار می کنه. امروز یاد فرشید افتاده بودم. بعد به طور اتفاقی مقاله ای از فرشید تویTransaction IEEE MTT  پیدا کردم و خوندمش و حسابی یادش افتاده بودم. درست ظهر شده بود که دیدم یک ای-میل اومده! بعد از مدتها فرشید ای-میل زده بود و خبر پدر شدنش رو داده بود. اسم بچه اش رو گذاشته بود «مایا». خودش هم توضیح داده بود که مایا در زبان اوستایی یعنی ذات مهربان و خوب. این چندمین باریه که یاد یک آدمی که مدتها ازش بی خبرم می افتم و بلافاصله ازش به طور اتفاقی خبری میشه.

 

پ.ن.1 ولی من آخر سر هر چی فکر کردم نفهمیدم «مایا» اسم پسره یا دختر. اولین باره همچین اسمی رو می شنوم.

 

پ.ن.2 هر چی فکر کردم که transaction  رو چی میشه غیر از مجله معنی کرد، چیزی به ذهنم نرسید. فکر می کنید معادل فارسی این لغت چی باشه؟

 

اجازه

کوهو میذارم رو دوشم
رخت هر جنگو می پوشم
موجو از دریا می گیرم
شیره ی سنگو می دوشم
میارم ماهو تو خونه
می گیرم بادو نشونه
همه ی خاک زمینو
می شمارم دونه به دونه
اگه چشمات بگن آره هیچ کدوم کاری نداره
اگه چشمات بگن آره هیچ کدوم کاری نداره

دنیا رو کولم می گیرم
روزی صد دفعه می میرم
می کنم ستاره ها رو
جلوی چشات می گیرم
چشات حرمت زمینه
یه قشنگ نازنینه
تا اگه می خوای نذارم
هیچ کسی تو رو ببینه
اگه چشمات بگن آره هیچ کدوم کاری نداره
اگه چشمات بگن آره هیچ کدوم کاری نداره

چشم ماهو در میارم
یه نبردبون میارم
عکس چشمتو می گیرم
جای چشم اون میذارم
آفتاب و ورش می دارم
واسه چشمات در میذارم
از چشام آینه می سازم
با خودم برات میارم
اگه چشمات بگن آره هیچ کدوم کاری نداره
اگه چشمات بگن آره هیچ کدوم کاری نداره

مرگ و زندگی

امروز یک ویدیوی بسیار زیبایی دیدم که بسیار تاثیر گذار بود. این ویدیو سخنرانی یک استاد دانشگاهی است که سه بچه دارد و به علت سرطان لوزالمعده دکترها ازش قطع امید کرده اند و اعلام کرده اند به زودی خواهد مرد. ویدیو زیر «رندی پاش» رو نشون میده  که در یک برنامه تلویزیونی داره راجع به زندگی صحبت می کنه. این برنامه تلویزیونی ۲ هفته بعد از اینکه یک سخنرانی 75 دقیقه ای در دانشگاه ویرجینیا با عنوان مدیریت زمان انجام شده. بر اساس ادعای مجری این ویدیو نزدیک ۱ میلیون بار و بنا بر آنچه در وبسایت خودش نوشته ظاهرا این ویدیو نزدیک ۶ میلیون بار دانلود و دیده شده. (نسخه یوتیوبی ۱۷ هزار بار دیده شده). شاید دیدن ویدیوی ۷۵ دقیقه ای حوصله بخواد اما دیدن ای ویدیوی ۱۰ دقیقه ای خیلی دلچسبه. به نظرم زیباترین نقطه این سخنرانی جاییه که میگه

I am dying soon and I am choosing to have fun today, tomorrow and every other day I have lived.

روحیه این مرد ستودنیه و به نظرم الگویی است برای زندگی که زندگی یعنی خوش بودن و شاد بودن برای هر آنچه که داریم.

دفاع زهرا

فردا (یکشنبه) زهرا قرار است از پروژه فوق لیسانسش دفاع بکند. به یاد 3 سال پیش که خودم توی فصل زمستون دفاع کردم و فوق لیسانسم تموم شد. الان رفتم و عکسهای اون روز رو نگاه کردم. چه زود سه سال گذشت. روح شروین شاد، اون روز توی جلسه دفاع من بود و با هم برگشتیم خونه. یک روز برفی که ترافیک سنگینی بود و ساعتها طول کشید تا به خونه رسیدیم. خواستم اینجا اول از همه از زحمات پویان تشکر کنم و بعد هم برای زهرای عزیزم آرزوی موفقیت کنم.