زمانی که علی داشت به دنیا میآمد با مفهومی به نام خون درون بندناف یا cord blood آشنا شدم. بر اساس پیشرفتهای اخیر علم پزشکی به این نتیجه رسیدهاند که خون درون بندناف نوزاد حاوی مقدار زیادی سلول بنیادی است که در صورت ذخیره میتوان آنرا در آینده برای درمان بیماریهایی که احیانا به سلولهای بنیادی نیاز شود استفاده کرد. هزینه نسبتا زیادی را باید برای جمعآوری این خون و سپس هزینه نسبتا کمی را برای نگهداری سالیانه آن میپرداختیم. خیلی برای این کار مردد بودیم و نهایتا برای علی آنرا انجام دادیم. حالا نوبت دومی است. اطرافمان تعداد زیادی پدر و مادر ایرانی است. تقریبا بدون استثنا همگی این گزینه را برای بچهشان انتخاب کردهاند. در اینجا چند شرکت هستند که این کار را انجام میدهند و به نتیجه خاصی نرسیده بودیم که کدام را انتخاب کنیم. به زهرا گفتم که اجازه بده تا امروز سر کار از همکاران آمریکاییم سوال کنم. احتمالا آنها شرکتهای خوب را میشناسند. خیلی جالب بود که از سه همکاری که بچههایشان همسن و سال علی هستند سوال کردم هیچکدامشان این را برای بچهشان انتخاب نکرده بودند. من مطمئن هستم که توانایی مالی این کار را دارند ولی اینکه هیچکدامشان برای این کار متقاعد نشده بودند و همه پدر و مادرهای ایرانی که من میشناختم متقاعد شده بودند برایم بسیار جای شگفتی داشت!