یک سال از کوچت گذشت و ما در طلبت بی خبرانیم. درست در لحظاتیکه با شتاب می راندم تا یک بار دیگر ببویمت و ببوسمت، پر کشیدی و وقتی بر بسترت رسیدم چشمانت را برای همیشه بسته بودی. روحت شاد که قلبت همیشه پاک و بی ریا بود و هر چه از تو در یاد من مانده، خوبی و مردی و صفاست.
شربتی از لب لعلش نچشیدیم و برفت
روی مه پیکر او سیر ندیدیم و برفت
گویی از صحبت ما نیک به تنگ آمده بود
بار بربست و به گردش نرسیدیم و برفت
بس که ما فاتحه و حرز یمانی خواندیم
وز پی اش سوره اخلاص دمیدیم و برفت
عشوه دادند که بر ما گذری خواهی کرد
دیدی آخر که چنین عشوه خریدیم و برفت
شد چمان در چمن حسن و لطافت لیکن
در گلستان وصالش نچمیدیم و برفت
همچو حافظ همه شب ناله و زاری کردیم
کای دریغا به وداعش نرسیدیم و برفت
روحش شاد و یادش گرامی.
خدا رحمتشون کنه.
روحشون شاد! مطمئنم که با اینکار قشنگی که شما کردی روحشون از همیشه خوشحالتره !
خوش بگذره
ما منتظریم هرچه زودتر شما رو ایران ببینیم جناب دکتر!
دمت گرم از اینکه با فرسنگها فاصله دم مسیحایی به اطراف میپراکنی . شعر بسیار قشنگ و بجایی رو سرودی.
ارزش این وبلاگ را صد چندان کردی.
خوشا به روان باباجون که رسالتش را با سربلندی به انجام رساند
نام نیک
فرزندانی بهتر از آب روان
و یاد و خاطره نیک
و...
خدا بیامرزدشون
رو ز و صل دو ستان یاد باد
یاد باد آن ر و ز گاران یاد باد
خدایش بیامر ز د و همو اره یاد ش گر امی باد