مخمور جام عشق

مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی ... پر کن قدح که بی می مجلس ندارد آبی

مخمور جام عشق

مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی ... پر کن قدح که بی می مجلس ندارد آبی

ادعای فارسی

یکی از دوستای ما اینجا خیلی ادعای فارسیش میشد. خلاصه ما چند تا لغت فارسی ازش پرسیدیم اصلا تو عمرش نشنیده بود. بعد اومد پوز منو بزنه گفت من حالا یه لغت ازت میپرسم ببینم تو بلدی یا نه. ما هم گفتیم ادعامون نمیشه ولی تو حالا بپرس. بعد این دوست ما پرسید که "تعزیر" یعنی چه. من گفتم این هم با «ز» نوشته میشه هم با «ذ». کدومش مورد نظرته. اگه با «ذ» منظورته یعنی عذر آوردن ولی با «ز» یعنی ادب کردن. بعد برگشت گفت نه. اونی که من میگم نه با «ز» هست نه با «ذ». گفتم امکان نداره همچین چیزی باشه و همچنین لغتی رو تصور نمیکنم داشته باشیم. بعد یک کم فکر کرد و گفت مثل اینکه راست میگی یا با «ز» بود یا با «ذ». ولی معنیش این نبود. گفتم پس معنیش چیه؟ گفت که معنیش همونی بود که توی عاشورا استفاده میشد! تازه فهمیدم که منظور این دوست ما «تعزیه» بوده!!

یاد اون داستان توی درسهای دبیرستانمون افتادم : «...وقتی در مجلس شمس ‏الدین در گزینی وزیر سلطان مسعود بن محمد بن ملکشاه سلجوقی، موقعی که کمال‏الدین زنجانی (که بعدها وزیر طغرل سوم شد) از بغداد به اصفهان رسیده بود شمس‏ الدین در گزینی او را مخاطب ساخته گفت: با وجود ناامنی راهها، چگونه بوده است که به سلامت ماندی مگر از ‹‹جعده›› نیامدی؟ کمال الدین گفت: ایها الوزیر جاده است نه «جعده». گفت: راست گفتی، ‹‹جعده›› آنست که تیرکمان، در آن می‏گذارند و مقصود او ‹‹ جعبه ›› بود که این معنی اخیر را دارد. تمام حضارمجلس برشمس‏ الدین وزیر خندیدند و وزیر چون دریافت که نه املای صحیح ‹‹جاده ›› را می‏داند نه هیئت درست ‹‹ جعبه›› را، خجلت بسیار برد و تا مدتی جسارت آنکه در روی حضار نگاه کند نداشت...»

البته این دوست ما همچنان جسارت اینکه در روی من نگاه کند را داشت!

نظرات 6 + ارسال نظر
rz سه‌شنبه 12 دی‌ماه سال 1385 ساعت 03:05 ق.ظ

ya ine ke shoma migi ya ham inke doostet barat ye barname tartib dade boode ke ye khorde ba khodet haal konio in harfa;)

مهرداد سه‌شنبه 12 دی‌ماه سال 1385 ساعت 04:51 ب.ظ http://www.meredit.blogfa.com

دکتر جوووون اون دوست عزیزت به مرحله ی شناخت هم نرسیده بوده چه برسه به درک تو!...فقط بهزاد:-)

ن. سه‌شنبه 12 دی‌ماه سال 1385 ساعت 10:10 ب.ظ

خیلی محشر بود ... کلی خندیدم .

مارینا چهارشنبه 13 دی‌ماه سال 1385 ساعت 08:10 ب.ظ

خوشمان آمد سلطان بهزاد الدین بن گیلر گل بیان بن بیگلر بیگیان .. :)
ماشاالله به حافظه ات بهزاد ...
خوش باشی...
:)

یه دوست جمعه 15 دی‌ماه سال 1385 ساعت 01:30 ق.ظ http://www.namehaye-doostane.blogfa.com

سلام
خیلی جالب بود وبلاگتون هم مثل نوشته ها تون زیباست
پیشنهاد مهرداد واسه خوندنه این وبلاگ خوب بود
از خوندن وبلاگتون لذت بردم
موفق باشید

نسترن شنبه 16 دی‌ماه سال 1385 ساعت 07:25 ب.ظ

up-to date mikhaym yalaaaaaaaaaaa!!!!! :D

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد