مخمور جام عشق

مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی ... پر کن قدح که بی می مجلس ندارد آبی

مخمور جام عشق

مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی ... پر کن قدح که بی می مجلس ندارد آبی

نوشته آخر در وینیپگ

هر چقدر به خودم فشار آوردم که این پست رو بعد از رفتنم بنویسم نشد. من اینجا باید حضورم به دور از استرس ها و فشارهای روانی دوری و غربت رو مدیون کسی باشم که با تلاش جدی خودش در یک سال اخیر زندگی منو تحت تاثیر قرار داد. کسی که نشون داد برای کلمه دوست شایسته ترینه. کسی که زندگی خودش رو با من تقسیم کرد و از خیلی چیزا گذشت و ایثار کرد تا من اینجا راحت باشم. کسی که من احساس راحتی رو که در وینیپگ پیدا کرده بودم رو مدیونش بودم.

پویان عزیز، زبان قاصراست. مطمئنا در این 130 روزی که با هم بودیم، 130 روزی که با هم خندیدیم، با هم دپ زدیم، با هم آهنگ گوش کردیم، با هم، با هم، با هم ... یک چیز را در تو بیشتر حس کردم، احساس اطمینان بیشتر از دوستی که هر روز ایمانم به صداقت  و بزرگواریش بیشتر و بیشتر میشد. مثل فیلم از جلوی چشمانم می گذرد، درست شب اول که اتوبان پمبینا راه می رفتیم که آن حس لعنتی وجود من را فرا گرفت، در بانک به هنگام باز کردن حساب، روز اول در اتاق گِرِگ، روزها و شبها، مکالمات قبل از خواب، اساینمنتهای الکترومغناطیس، پیتزا هات، سیمنا فیلم پرستیژ، مهمانی های خونه دکتر کردی، پاره کردن باس پس، غذا درست کردن ها، کافی استارباکس و بازهم امشب مسیر اتوبان پمبینا و آهنگ «همه شب نالم چون نی...» فقط امیدوارم خدا اونقدر عمرم رو زیاد کنه که بتونم جبران کنم یا قدرشناس باشم. مطمئن هستم که زندگی روشنی خواهی داشت چرا که به زندگی اطرافیانت نور زیادی بخشیدی.

موفق و موید باشی

بهزاد(ی.ه.م)

نظرات 9 + ارسال نظر
[ بدون نام ] جمعه 1 دی‌ماه سال 1385 ساعت 08:30 ق.ظ http://www.wall.blogsky.com

سلام
امیدوارم جبران کنید...می دونید آدم قدر شناس باشه
خیلی خوبه...اونوقته که دیگران قدر کارهای اونو می دونن...
جای خوبی برای نوشتن خاطرات پیدا کردید یا به قوله خودتان(جایی واسه نوشتن خاطره ها و رخدادهایی که میشه برای بقیه تعریف کرد)...

HD جمعه 1 دی‌ماه سال 1385 ساعت 08:46 ق.ظ http://angoor.mihanblog.com

سلام
و بلاگ انگور غریبی
دزد ان بد سلیقه برد ند یار مارا
از دستشان فتاده این انگور غر یبی

http:/angoor.mihanblog.com

HD

مسعود جمعه 1 دی‌ماه سال 1385 ساعت 10:15 ق.ظ

واقعا یک همچین دوستانی کمتر پیدا میسند که تا آخرش یاشند درود قدر این دوستی رو توی این دنیا فاصله بدونید

Puyan جمعه 1 دی‌ماه سال 1385 ساعت 03:48 ب.ظ

گر به همه عمر خویش با تو بر آرم دمی
حاصل عمر آن دم است باقی ایام رفت...

بهزاد جان الان رسیدم خونه و جات خیلی خیلی خیلی خالیه...
خودت نیستی صدات مونده...
در ضمن بنده باید خوبی های شما رو جبران کنم سالار

به امید دیدار هر چه زودتر یاور همیشه مومن. زود بیا
نوکرتم...

ped جمعه 1 دی‌ماه سال 1385 ساعت 03:56 ب.ظ

che sakhte bi to raftan che sakhte bi to bodan nemishe in jadayi bavare man ........................

حاجی شنبه 2 دی‌ماه سال 1385 ساعت 11:48 ق.ظ

نمیدونم چی باید بگم ولی
امیدوارم همیشه دوست های خوبی باشید و ما رو هم بیشتر تحویل بگیرید

مهرداد شنبه 2 دی‌ماه سال 1385 ساعت 04:42 ب.ظ

تو برو سفر سلامت!

مامان دوشنبه 4 دی‌ماه سال 1385 ساعت 09:27 ق.ظ

سلام پسر گلم برات یک سایت از کارتون می فرستم تعطیلات بهت خوش بگذره بیاد قدیم ها کریسمسهم مبارک
http://www.he71.com/index.php?mpfn=longbtext&btextid=48

بهمن دوشنبه 4 دی‌ماه سال 1385 ساعت 12:43 ب.ظ

بهزاد جان ... امیدوارم تجربه جدیدی رو که در راه داری با موفقیت توام باشه ... پویان خان جای بهزاد خالی نباشه! ... خواهش می کنم ازت که وبلاگ رو ادامه بده ... من درسته که کم کامنت میذارم ولی همیشه می خونمش ... شاد باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد