مخمور جام عشق

مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی ... پر کن قدح که بی می مجلس ندارد آبی

مخمور جام عشق

مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی ... پر کن قدح که بی می مجلس ندارد آبی

اولین روز روزه در بلاد کفر!

 

اولین روز روزه، اولین سحری و اولین افطاری در ماه مبارک رمضان در خارج از ایران عزیز رو به سلامتی پشت سر گذاشتیم. اینجا حدود 40/5 بامداد اذان صبح میشه و حدود 40/19 هم افطار. دیروز که اولین روز بود، ما شبش اولش بیدار بودیم و مشغول کارهای درس ریاضی بعدشم چند تا از بر و بچ منجمله استاد رامیار تشریف آوردند و چتی کردیم. بعد حدود ساعت 2 بود که دیدیم به اون صورت خوابمون نمیاد. این بود که نشستیم به درس خوندن و حل مساله ها تا ساعت 4 صبح که با پویان گفتیم بریم برای سحری مک دونالد! آقا رفتیم دیدم مکدونالد بسته است و فقط Drive Thru غذا میده و ما هم که از نعمت ماشین اینجا بی بهره ایم. بعد راه افتادیم به سمت Tim Hortons و اونجا یک عدد نان شیرینی حلقوی(اسم انگلیسیش میشه Bagel) با پنیر Herb & Garlic و یک لیوان سایز لارژ کاپوچینو موکا که توش خامه میریزن سفارش دادیم و سحری رو همونجا زدیم و اومدیم خونه. آقا ما تا لنگ ظهر(ساعت 11) خوابیدیم. واسه افطار هم دکتر کردی ما رو دعوت کرده بود خونه شون. بنده خدا خودشم اومد دنبالمون. ما هم برای اینکه دست خالی نرفته باشیم، یکی کیک از SafeWay خریدیم و رفتیم اونجا. افطاری مفصلی هم داشتند و درست قبل از لحظه افطار هم ربنا رو گذاشتند و همون حس معنوی ایران برای آدم زنده میشد. دکتر کردی  و عاطفه خانوم خیلی زحمت کشیدند و شب خوبی بود. ماه رمضون خیلی قشنگی رو شروع کردم. بامید خدا تا آخرش همینطوری پیش بره، خیلی خوبه. راستی این کاریکاتور نیک‌آهنگ رو که در مورد عدم رویت هلال کشیده شده رو برید اینجا و ببینید. خیلی باحاله.

این روزا هم که هفته دفاع مقدسه. دیشب قبل از خواب با پویان راجع به هفته دفاع مقدس و جنگ و اینا همه اش صحبت می کردیم. از صبح که بلند شدم، همه اش این آهنگ شهرام ناظری توی سرمه. یادش به خیر توی راه تهران- قلعه حسنخان با زهرا که می رفتیم کارخونه گوش می دادیم.

 

می گذرد کاروان

            پیش گل ارغوان

                        قافله سالار آن

                                    سرو شهید جوان

در غم این عاشقان

            چشم فلک خون فشان

                        داغ جدایی به دل

                                    آتش حسرت به جان

خورشیدی، تابیدی، ای شهید!

در دلها جاویدی، ای شهید!

می گرید از سوگت آسمان

می سوزد از داغت شمع جان

 

تا بعد

ی.ه.م

نظرات 5 + ارسال نظر
puyan دوشنبه 3 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 08:13 ق.ظ

amu behzad, ma dar jevaare shoma estefade mikonim va omidvarim ke taa'aate shoma morede dargaahe ahadeeyat bashad.
Hame kas keshideh mahmel be jenaabe kebreeyaayat
mano khejlate sojoodi ke nakarde'am baraayat

pedram دوشنبه 3 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 01:36 ب.ظ

damet garm.eltemase doa

بابک دوشنبه 3 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 02:32 ب.ظ

سلام
روزه نماز قبول

زهرا جمعه 7 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 01:13 ق.ظ

یادش واقعاً بخیر... این قافله عمر عجب می گذردها...

haji یکشنبه 9 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 10:30 ق.ظ

هیچوقت سپیده استاد کامل یادم نمونه ولی
ایران ای سرای امید
بر بامت سپیده دمید
بنگر کزین مه پرخون
خورشیدی خجسته دمید
اگرچه دلها پر خون است
سپیده ی ما گلگون است
که دست دشمن در خون است
ای ایران غمت مرساد
جاویدان شکوه تو باد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد