مخمور جام عشق

مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی ... پر کن قدح که بی می مجلس ندارد آبی

مخمور جام عشق

مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی ... پر کن قدح که بی می مجلس ندارد آبی

باز هم محرم


این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست  

این چه شمعی است که عالم همه پروانه اوست  

باز هم محرمی دیگر از راه رسید و فرصتی برای فکر کردن و اندیشیدن. همیشه برای من سوال پیش می آید که اگر در موقعیت مشابهی نظیر سال 61 هجری قرار می گرفتم چه می کردم. داستانهای مردم کوفه را که می خوانم خودم را بد جوری شبیه آنها می بینم. آدمهایی که حق و حقیقت را دوست دارند اما خودشان و منافعشان را بیشتر. از خودم هر سال می پرسم برای حق و حقیقت چون یاران با وفای امام می ایستم یا خیر و همینطور سوالهای بی پایانی که مرور می شود و هرگز کهنه نمی شوند.

اَللّهُمَّ ارْزُقْنى شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُرُودِ وَثَبِّتْ لى قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَکَ مَعَ الْحُسَیْنِ وَاَصْحابِ الْحُسَیْنِ الَّذینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلام

خدایا روزیم گردان شفاعت حسین علیه السلام را در روز ورود (به صحراى قیامت ) و ثابت بدار گام راستیم را در نزد خودت با حسین علیه السلام و یاران حسین آنانکه بى دریغ دادند جان خود را در راه حسین علیه السلام

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد