مخمور جام عشق

مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی ... پر کن قدح که بی می مجلس ندارد آبی

مخمور جام عشق

مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی ... پر کن قدح که بی می مجلس ندارد آبی

در تهران (1)

2 روزی است رسیده ایم. بیشتر ساعات را در خانه پدری زهرا یا پدری من گذرانده ایم. زندگی جریان دارد و تغییرات جالبی کرده است. اینترنت خیلی در خانه ها نفوذ کرده و اکثر خانه ها وای-فای دارند. روی گوشی موبایلم که در جستجوی شبکه وای-فای می گردم تعداد زیادی شبکه در اطراف پیدا می کنم که همه بدون استثنا هم پسورد دارند و اینترنت دزدی میسر نیست! 


همسایه خانه زهرا اینترنتشان را با ما قسمت کرده و ما هم سعی می کنیم درست استفاده کنیم. صبح روز دوم رفتیم پار برای ورزش. صبح زود و با هوای نسبتا سرد حدود 3-4 درجه بالای صفر تعداد زیادی آدم میانسال و چند تایی پیر و تعدادی انگشت شمار هم جوان مشغول ورزشند. عده ای مشغول دویدن و عده ای مشغول راه رفتن و عده ای هم با وسایل ورزشی تعبیه شده توسط شهرداری مشغولند. تفاوت عمده ای که دیدم زمین بازی کودکان بود که به سبک زمین های بازی خارج که دیده ام تاب و سرسره دیگر آن موجودات زمخت فلزی نیستند و با طراحی های پلاستیکی زیبا ساخته شده اند. گف زمین بازی هم با ماسه و سنگ ریزه پر نیست و از کف پوشهای نرم مخصوص زمین های بازی کورکان فرش شده و از این جهت بابت این تغییرات خوشحال شدم. 


زمانی که با علی می دویدم تقریبا هر کس چیزی به ما می گفت. عده زیادی قربان صدقه می رفتند (البته قربان صدقه علی) و عده ای هم توصیه های برای پوشاندن بچه در سرما و عده ای هم توصیه می کردند که بچه را در سرما بیرون نیاورید! 


هنوز شوک قیمتها را احساس نکرده ام. تاکسی ون از فرودگاه امام تا ستارخان شد 50 هزار تومان که برای من معادل دلاری اش حدود 16-17 دلار میشد و پول بسیار کمی برای این همه مسافت بود. بربری خریدم 600 تومان که کمی شوکه کننده بود و خامه 800 تومان! 


باز هم می نویسم. 

نظرات 1 + ارسال نظر
م ه ر د ا د دوشنبه 13 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 08:57 ب.ظ

یک کار خیلی غیر اخلاقی از این ایتالیایی ها یاد گرفتم که میشه پسورد ها رو هم پیدا کرد :)))))) خواستی بیا پیش خودم :)))))))))

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد