مخمور جام عشق

مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی ... پر کن قدح که بی می مجلس ندارد آبی

مخمور جام عشق

مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی ... پر کن قدح که بی می مجلس ندارد آبی

ارغوان

ارغوان شاخه همخون جدا مانده من

آسمان تو چه رنگ است امروز؟
آفتابی ست هوا؟
یا گرفته است هنوز ؟
من در این گوشه که از دنیا بیرون است
آفتابی به سرم نیست
از بهاران خبرم نیست

اندر این گوشه خاموش فراموش شده

یاد رنگینی در خاطرمن
گریه می انگیزد2
ارغوانم آنجاست
ارغوانم تنهاست
ارغوانم دارد می گرید

ارغوان
این چه راز ی است که هر بار بهار
با عزای دل ما می آید ؟

ارغوان 
تو برافراشته باش

تو بخوان نغمه ناخوانده من
ارغوان 


نظرات 2 + ارسال نظر
مسعود سه‌شنبه 25 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 03:45 ب.ظ

بهزاد جون
این ترانه های قشنگ را از کجا پیدا میکنی
ما که اینجا نمیشنویم
خیلی قشنگ بود و لذت بردم
بازم بازم
بفرست

مسعود سه‌شنبه 25 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 03:53 ب.ظ

فکر کنم این موضوعوعش بیشتر هنر است تا ادبیات.
راستی شعر و ترانه ازکیه
من همیشه رنگ ارغوان را دوست دارم

شعر از هوشنگ ابتهاج

آهنگ از مهیار علیزاده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد